شهدای شهر رهنان

شهید محمدرضا بشیری
نام پدر: عباس
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: کربلا
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
محمدرضا بشیری به سال 42 در شهر مقدس کربلا دیده به جهان گشود. در شش سالگی به همراه خانواده ی خود به ایران مراجعت کرد. از 7 سالگی تحصیل را شروع نموده و با جدیت تمام درس خواند و در اوایل انقلاب همراه با دیگر مبارزان، علیه ظاغوت در تظاهرات شرکت می کردند. شهید بشیری خود را وقف انقلاب کرده بود و شب ها را به نگهبانی و پاسداری در مساجد می پرداخت. هنگام ورود امام به ایران همراه با دوستان خود در فرودگاه مهرآباد به انتظار رهبر نشسته بود. شهید در سال 62 عازم جبهه های حق علیه باطل شد، اولین بار به مدت 45 روز در جبهه ی ایلام و بعد از آن به مدت سه ماه دیگر به یاری برادران خود شتافت و سرانجام روح بلندش در عملیات خیبر به لقای الهی پیوست.

شهید علی جباری
نام پدر: عبدالرحیم
تاریخ تولد: 1334
محل تولد: رهنان
شغل: سیمانکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: مفقودالاثر

زندگینامه:
در تاریخ 1334 در شهر رهنان دیده به جهان گشود. از همان کودکی علاقه ی زیادی به کمک به والدین داشت. تحصیلات وی تا کلاس پنجم ابتدایی بوده است. به خاطر کمک به خانواده در شهر رهنان مشغول به کار شد و از آنجا که علاقه ی زیادی جهت کمک به مردم داشت در شهرداری مشغول به کار گردید، تا اینکه جنگ تحمیلی آغاز شد و اشتیاق رفتن به جبهه در او پیدا شد. علی برای بار اول سه ماه همراه با بسیج مردمی در کردستان بود و پس از آن در عملیات خیبر شرکت نمود و مفقودالاثر گردید. او متأهل بود و ثمره ی ازدواجش یک پسر و سه دختر می باشد.

شهید علی عابدی نیا
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1329
محل تولد: آبادان
شغل: کارگر شهرداری آبادان
یگان اعزام کننده: آتش نشانی
تاریخ شهادت: 63/12/16
محل شهادت: آبادان
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر آبادان

زندگینامه:
در سال 1329 در شهر آبادان چشم به جهان گشود. وی در خانواده ای مذهبی، مومن و متدین زندگی می کرد و از خوی و خصلت آنان رنگ گرفته بود. او دارای استعداد و ذکاوت خاصی بود و آثار دلیری و مردانگی در تمام طول زندگی در چهره اش نمایان بود. او به دلایل خاصی دست از تحصیل کشید و به خیاطی رفت. علی در سال 1351 ازدواج کرد و از خود 4 فرزند به یادگار گذاشت. هیچ وقت نمازش ترک نمی شد. وی دوست داشت در همه ی اوقات به دیگران کمک بکند و هر کاری از دستش بر می آمد برای دیگران از روی صفا و صمیمیت انجام می داد. علی در بسیج، بنیاد مسکن و بنیاد مهاجرین فعالیت داشت. وی در سال های جنگ که در آبادان بود به گشت می رفت تا منافقین و ضد انقلاب ها و آن هایی که می خواستند اغتشاشاتی ایجاد کنند نتوانند کاری انجام داده و به انقلاب صدمه ای بزنند. ایشان تا سال 63 در آبادان ماند و از هر لحاظ به دیگران کمک کرد تا اینکه در بمباران هوایی در تاریخ 63/12/16 به شهادت رسید و به معبود ابدی پیوست.

شهید محمود اعتصامی
نام پدر: مهدی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: مسگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 1362/12/5
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید محمود اعتصامی در سال 1345 در رهنان دیده به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی علاقه ی فراوان به مسائل دینی و مذهبی داشت به طوری که پدر و مادر خود را ترغیب و تشویق به شرکت در مسجد و محافل مذهبی می نمود. با ثبت نام در بسیج به جبهه اعزام گردید و در تاریخ 62/12/5 به درجه ی رفیع شهادت رسید.

شهید باقر صادقیان
نام پدر: ابراهیم
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: دامدار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: منطقه عملیاتی خیبر
زیارتگاه: مفقودالاثر

زندگینامه:
شهید باقر صادقیان در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متعهد و زحمتکش در شهر شهید پرور رهنان دیده به جهان گشود. نامش را به یاد امام پنجم شیعیان، باقر گذاشتند. دوران طفولیت و نوجوانی خود را در دامان پاک  و پر مهر خانواده ی خود گذراند و همراه با آن ها در صحرا و بیابان ها به دنبال گوسفندان و چراندن آن ها بود.  او روزها را بدین منوال می گذرانید و شب ها به مدرسه می رفت. تا کلاس سوم ابتدایی درس خواند، ولی به علت مشکلات مادی خانواده و نیازی که در خانواده احساس می نمود روی به کار کردن آورد و برای امرار معاش شرافتمندانه زحمت می کشید تا اینکه عشق و علاقه فراوانش به حضور در جبهه های جنگ او را در تاریخ 15 بهمن ماه 1360 روانه ی آنجا نمود. در چندین عملیات مختلف از جمله فتح المبین شرکت فعال داشت و چندین مرتبه مجروح گردید ولی باز دست از مبارزه نکشید تا نهایتاً به آرزوی دیرینه اش رسید و مفقود گردید.

شهید سید جلال حسینی
نام پدر: سید کاظم
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: دانش آموز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/11/14
محل شهادت: شلمچه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در 13 دیماه 1347 در خانه ای محقر ولی مذهبی و اصیل در رهنان پسری به دنیا آمد که نام او را جلال گذاشتند. از بدو تولد این کودک تحت تعالیم اسلامی و مذهبی خانواده قرار گرفت. از همان دوران کودکی با نماز و سایر احکام دین آشنا شد و در انجام آن بسیار کوشا بود. او جوانی بسیار مهربان و صمیمی بود که این اخلاق او باعث علاقه ی فراوان خانواده به او شده بود. او جوانی زرنگ و چالاک بود و در مزرعه به پدرش کمک بسیاری می کرد و شب ها به پایگاه بسیج می رفت و روزها درس می خواند و سر کار می رفت. او پیوسته در حال فعالیت بود. در حال درس خواندن بود که به خاطر جبهه درس را رها کرد و به سوی جبهه ها شتافت تا بالاخره به آرزویش که شهادت بود رسید.

شهید علی اکبر زاهدی
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: سرباز
یگان اعزام کننده: سپاه پاسداران
تاریخ شهادت: 65/10/5
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: مفقودالاثر

زندگینامه:
علی اکبر زاهدی در پاییز 1347 در یک خانواده ی مذهبی و مستضعف به دنیا آمد. پس از گذراندن دوران طفولیت و کودکی و فراگیری قرآن کریم نزد پدرش دوران جدیدی را شروع کرد تا اینکه به دبستان راه پیدا کرد. در تنها دبستان رهنان (مودت) دوران ابتدایی را به پایان رساند. در همین دوران، حرکت انقلاب اسلامی شروع و انقلاب اسلامی به رهبری حضرت امام خمینی به پیروزی رسید. زمانی که در رهنان حکومت نظامی بود، علی اکبر و دیگر برادرانش با چماق به دستان و شاه دوستان مبارزه می کردند. در سال 1359 که جنگ تحمیلی عراق شروع شد،علی اکبر در حین درس خواندن و کار در دکان برادرش، در بسیج هم فعالیت می کرد. فعالیت ایشان از همان سنین 12 سالگی در مسجد نو رهنان شروع شده بود و پس از گذراندن دوران نوجوانی دفترچه ی آماده به خدمت گرفت تا به جبهه برود. علی اکبر 17 سال بیشتر از عمرش نگذشته بود که به جبهه اعزام شد و حدود 6 ماه تمام آموزش غواصی دید و پس از اتمام آموزش در عملیات های کربلای 3 و 4 شرکت کرد و در منطقه ی عملیاتی ام الرصاص مفقود الاثر شد.

شهید ابراهیم باباصفری
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
ابراهیم در سال 1347 در خانواده ای مذهبی در شهر رهنان دیده به جهان گشود. دوران تحصیل را در رهنان طی کرد و در سال 1363 در کارخانه ی صنایع پشم استخدام شد و مشغول به کار گردید تا اینکه احساس کرد باید به جبهه برود. در عملیات کربلای 3 و فتح اسکله ی الامیه حضور چشمگیری داشت. پس از عزیمت به اصفهان مجدداً به جبهه اعزام گردید و در سال 1365 در عملیات کربلای 4 در تاریخ 65/10/4 در ام الرصاص ندای حق را لبیک گفت و به لقاء حق پیوست و مفقودالاثر گردید. پیکر پاک و مطهر این شهید بزرگوار در سال 77 پیدا و در گلزار شهدای شهر رهنان به خاک سپرده شد.

شهید رحیم ترکان
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج خمینی شهر
تاریخ شهادت: 62/12/12
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید رحیم ترکان در سال 1345 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به سال 1362 که در دبیرستان مشغول تحصیل و کسب فضیلت علم بود به فرمان خمینی کبیر عازم جبهه شد. 3 بار مرخصی آمد و مدت 9 ماه در جبهه بود تا اینکه در تاریخ 62/12/12 در عملیات جزیره ی مجنون مفقودالاثر گردید. پیکر مطهرش در سال 76 پیدا و در گلزار شهدای رهنان دفن گردید.

شهید محسن ترکان
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: ریخته گری
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در 15 شهریورماه سال 1347 در یک خانواده ی مذهبی به دنیا آمد. محسن دوران کودکی اش را که با بیماری های زیادی همراه بود در زیر چتر محبت پدر و مادر گذراند. در کودکی در خط خدا و قرآن بود و با وجود سن کم همیشه دنباله رو مسائل مذهبی بود و می گفت هرچه اطلاعات مذهبی دارم از پدرم دارم. همیشه همراه پدرش در هیأت های مذهبی و جلسات روضه خوانی و جلسات قرآنی شرکت می کرد. بسیار از دست پدر و مادرش راضی بود. از سال 61 که به جبهه اعزام شد ابتدا در لشکر نجف اشرف به مدت 6 ماه به سر برد و بعد از یک سری فعالیت به لشکر امام حسین (ع) رفت و بیشتر فعالیتش در لشکر امام حسین (ع) بود. به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می داد و همیشه نمازش را اول وقت می خواند. از همرزمانش می خواست اگر شب خواب ماند برای نماز شب او را بیدار کنند. وی سرانجام در عملیات کربلای 4 به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و پیکر پاک و مطهرش بعد از 10 سال که مفقود بود، در سال 75 پیدا و در زادگاهش به خاک سپرده شد.