شهدای شهر رهنان

شهید عبدالرحیم باباصفری
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 66/12/25
محل شهادت: حلبچه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
عبدالرحیم باباصفری در شهریور سال 1348 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. او پس از پشت سر گذاشتن دوره ی کودکی همراه با تحصیل به شغل آزاد پرداخت و پس از پایان یافتن دوره ی ابتدایی و راهنمایی با حضور در پایگاه بسیج علاقه ی خویش را به جهاد و مبارزه در راه دین به نمایش گذاشت و در تاریخ 65/7/1 به جبهه اعزام شد. از وقتی که پا در مسیر جهاد گذاشت دچار تحول روحی عمیقی شد و اعمال و رفتار وی چنین می نمود که شهادت در انتظار اوست. او در عملیات کربلای 4 و 5 و 10 و نیز والفجر 10 شرکت نمود و سرانجام در تاریخ 66/12/25 در عملیات حلبچه جان خویش را در طبق اخلاص نهاد.

جلوه هایی از شهید:
شهید از اخلاقی بسیار والا برخوردار بود، خویشاوندان به پاکی و زهد از وی یاد می کنند. ایشان اهل دعا و مناجات بود. به نماز اول وقت اهمیت می داد. در جبهه به اذان گوی گردان معروف بود. خوش برخورد و با صفا بود. کم حرف، منظم و مرتب بود. همیشه حرف هایش را به شوخی و مزاح می زد و هیچ وقت اخمو و بدخلق نبود.

پیام شهید:
هدف خویش را از حضور در جبهه جلب رضایت خداوند و تأمین توشه برای آخرت و دفاع از میهن و کشور بیان می کند.
مردم باید از افساد در جامعه و پایمال شدن خون شهدا جلوگیری نمایند.
او در پیام برای خانواده ی خویش می گوید: اگرچه می دانم که خانواده ام در شهادت من صبر خواهند کرد با این حال از ایشان می خواهم در صورت شهادت من، خانواده ی حضرت امام حسین (ع) و زینب (س) را الگوی خویش قرار داده و صبور باشند.
در ادامه، دعا برای حضرت امام و ظهور امام زمان (عج) را به همه سفارش می نماید.

گلبرگ های خاطره:
خاطره ای از خواهر شهید: او هیچ وقت اخمو و بداخلاق نبود. فقط یادم می آید موقعی که دایی عزیزم به شهادت رسید خیلی ناراحت شد، چون دایی ام تقریباً همسن و سال او بود و با هم دوست بودند. خواهر شهید می گوید: دفعه ی آخری که به مرخصی آمد ما خیلی خوشحال بودیم. در این حال جمله ای گفت که معنی آن را بعداً فهمیدیم و آن این بود که خوب شادی کنید که گریه ها بعد از این است.

تصاویر شهید:

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد