شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان
ایمیل : Shahidan.Rehnan@gmail.com

جستجو
ویژه ها
سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی

سردار شهید سید اکبر اعتصامی

سردار شهید محمد زاهدی

سردار شهید یدالله تقی یار

آخرین نظرات

شهید ناصر جواهری
نام پدر: محمدشهید ناصر جواهری
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: قلم زن
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/8/14
محل شهادت: کردستان
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
ناصر جواهری به سال 1345 در خانواده ای مذهبی و زحمتکش در شهرهنان دیده به جهان گشود. پس از طی دوران طفولیت در دامان پاک خانواده ی فداکار خود راهی سنگر تعلیم گردید، تا سال دوم راهنمایی را با موفقیت پشت سر گذاشت و به علت وضعیت مالی و نیازی که در خانواده  می دید به بازار کار روی آورد و به شغل قلم زنی مشغول شد.
شهید تا آنجا که امکان داشت در تظاهرات و راهپیمایی ها در دفاع از انقلاب اسلامی شرکت می نمود. سرانجام روح بلند و عرفانی آن جوان فداکار، او را راهی جبهه های حق علیه باطل نمود تا پس از به جا گذاشتن رشادت های فراوان روح بلندش را در تاریخ 62/8/14 مهمان یگانه معشوق خویش سازد و شربت گوارای شهادت را نوش جان کند.


جلوه هایی از شهید:
شهید در همه ی کارها از پدر و مادر اجازه می گرفت و احترام ویژه ای به پدر و مادر می گذاشت و در رعایت حق الناس و حقوق مردم دقیق بود و مواظب بود که حقی از مردم پایمال نشود. شهید تا آن جایی که ممکن بود نمازش را در مسجد به جا می آورد. در مقابل پدر و مادر خود بلند صحبت نمی کرد. برای تعقیبات نماز اهمیتی ویژه قائل بود.


پیام شهید:
ای ملت آگاه و شهید پرور، یار و یاور امام باشید که خداوند، خوب موقعیتی را برای ملت ما فراهم کرد. از خداوند بزرگ می خواهم که ما را تا تحقق آخرین اهداف راهنمایی کند، ان شاء الله. خدایا، به ما آنقدر قدرت ده تا بر نفس سرکش خود غلبه کنیم، آنقدر بینش ده تا طاغوت درونی و برونی خود را بشناسیم و سرسختانه علیه آن مبارزه نماییم.


گلبرگ های خاطره:
شهید آنقدر به والدین احترام  می گذاشت که هیچ گاه حاضر نمی شد مادرش لباس های او را بشوید بلکه همیشه خودش لباس های خود را می شست. در این باره مادر شهید می گوید: آخرین باری که شهید عازم جبهه بود یادم هست که اورکت نه چندان نو خودش را به من داد و گفت: مادر این را برایم بشوی زیرا می دانم که این بار شهید خواهم شد و این شستن باید یادگاری بماند.
با آن که سن او بسیار کم بود و تازه به سن تکلیف رسیده بود و مرتکب گناهی نشده بود، لکن بعد از نماز، سجده های طولانی می کرد. به او گفتم: مگر از خدا چه می خواهی که اینقدر عجز و لابه می کنی. می گفت: فقط مغفرت و رحمت او را می خواهم و سرانجام شهادت او نیز در حال سجده بود.
یکی از همرزمان شهید می گوید: وقتی در مرحله ی سوم عملیات والفجر 4 در منطقه ی کانی مانگا بر دشمن فایق آمدیم، او که از نیروهای پیشتاز بود، پس از کشتن بسیاری از نیروهای دشمن مورد اصابت گلوله ی آنان قرار گرفت و وقتی بالای سر او رسیدم که در حال سجده بود و جان به جان آفرین تقدیم کرده بود. 


تصاویر شهید:

شهید ناصر جواهری

شهید ناصر جواهری

شهید ناصر جواهری


یادش گرامی و راهش پر هرو باد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی