شهدای شهر رهنان

شهید رحیم ترکان
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج خمینی شهر
تاریخ شهادت: 62/12/12
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید رحیم ترکان در سال 1345 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. پس از گذراندن دوران ابتدایی و راهنمایی به سال 1362 که در دبیرستان مشغول تحصیل و کسب فضیلت علم بود به فرمان خمینی کبیر عازم جبهه شد. 3 بار مرخصی آمد و مدت 9 ماه در جبهه بود تا اینکه در تاریخ 62/12/12 در عملیات جزیره ی مجنون مفقودالاثر گردید. پیکر مطهرش در سال 76 پیدا و در گلزار شهدای رهنان دفن گردید.

شهید محسن ترکان
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: ریخته گری
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در 15 شهریورماه سال 1347 در یک خانواده ی مذهبی به دنیا آمد. محسن دوران کودکی اش را که با بیماری های زیادی همراه بود در زیر چتر محبت پدر و مادر گذراند. در کودکی در خط خدا و قرآن بود و با وجود سن کم همیشه دنباله رو مسائل مذهبی بود و می گفت هرچه اطلاعات مذهبی دارم از پدرم دارم. همیشه همراه پدرش در هیأت های مذهبی و جلسات روضه خوانی و جلسات قرآنی شرکت می کرد. بسیار از دست پدر و مادرش راضی بود. از سال 61 که به جبهه اعزام شد ابتدا در لشکر نجف اشرف به مدت 6 ماه به سر برد و بعد از یک سری فعالیت به لشکر امام حسین (ع) رفت و بیشتر فعالیتش در لشکر امام حسین (ع) بود. به نماز اول وقت اهمیت فراوانی می داد و همیشه نمازش را اول وقت می خواند. از همرزمانش می خواست اگر شب خواب ماند برای نماز شب او را بیدار کنند. وی سرانجام در عملیات کربلای 4 به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و پیکر پاک و مطهرش بعد از 10 سال که مفقود بود، در سال 75 پیدا و در زادگاهش به خاک سپرده شد.

شهید محمدقاسم اراوند
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: کربلا
شغل: ریخته گر
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: مفقود الاثر

زندگینامه:
ایشان در تاریخ 46/1/27 در خانواده ای متوسط و مذهبی به دنیا آمد. محل تولد ایشان کربلا بود. در 6 سالگی به ایران آمده و تحصیلات ابتدایی و راهنمایی را در رهنان گذراند. سپس ترک تحصیل کرده و به شغل آزاد پرداخت. در سنین کودکی در پایگاه های بسیج به فعالیت پرداخته و در امور فرهنگی و نظامی (گشت زنی های شبانه) فعالیت داشت. در سن 15 سالگی برای اولین بار پس از طی دوره ی نظامی به جبهه اعزام شد و در عملیات رمضان شرکت نمود. از آن پس تا موقع شهادت به طور متناوب در جبهه های غرب و جنوب شرکت داشت و در عملیات های مختلفی از جمله رمضان، خیبر و کربلای 3 و 4 شرکت داشت.

شهید زهیر ترکان
نام پدر: صفر
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: کربلا
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید زهیر ترکان در ساعت 8 صبح روز بنی اسد در سرزمین کربلا در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. مادری سیده و پدری متدین و بسیار زحمتکش داشت. تا سن دو و نیم سالگی در کربلا زندگی کردند و چون ایرانی بودند آنان را از عراق بیرون کردند، آن ها به اصفهان آمدند و در رهنان سکونت کردند. وی تحصیلات ابتدایی را در مدرسه ی 17 شهریور و دوران دبیرستان را در دبیرستان دستغیب تا دوم دبیرستان خواند. او در ضمن درس خواندن فعالیت های مذهبی-سیاسی-اجتماعی داشت و در پایگاه بسیج محل (امام حسن مجتبی (ع)) فعالیت می کرد. در طول این چند سال که به جبهه می رفت دو مرتبه زخمی شد و بالاخره در عملیات کربلای 4 مفقود الاثر شد و پیکر پاکش پس از 29 سال در روز بیستم مرداد سال 1394 همزمان با سالروز شهادت امام صادق علیه السلام به زادگاهش بازگشت.

او یکی از 175 شهید غواص دست بسته ای بود که در عملیات کربلای 4 به شهادت رسیده و مفقودالاثر شدند و سرانجام در سال 94 به میهن بازگشتند.

شهید مرتضی رحمانی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: رهنان
شغل: فلزکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: جنوب – عملیات بدر
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید در سال 1343 در یکی از خانواده های رهنان پا به عرصه ی وجود گذاشت. تحصیلات دوران ابتدایی و راهنمایی را در رهنان به پایان برد. همیشه با بسیج و گروه مقاومت در ارتباط بود و بعد از چندین نوبت که به جبهه اعزام شد سرانجام در اعزام آخر که شش ماه طول کشید در عملیات بدر مفقودالاثر گردید. جسم پاک شهید را بعد از 11 سال و در سال 74 برادران گروه تفحص سپاه کشف نمودند و پس از تشییع در گلزار شهدای رهنان به خاک سپرده شد.

شهید علی علیجانی
نام پدر: رضا
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: رهنان
شغل: سرباز
یگان اعزام کننده: لشکر 77 خراسان
تاریخ شهادت: 65/10/23
محل شهادت: اردوگاه عراق – در اسارت
زیارتگاه: عراق

زندگینامه:
علی علیجانی در سال 1344 در یک خانواده ی متوسط مذهبی در شهر رهنان به دنیا آمد. دوران کودکی  را در سایه ی لطف پدر و مادری فداکار و زحمتکش و مهربان سپری نمود. دوران تحصیلی خود را در مدرسه ی شهید چمران گذراند و بعد از دوران ابتدایی در کارخانه مشغول به کار شد و بعد از آنجا به کار فرچه کاری پرداخت. او فردی سر به زیر و زحمتکش بود. وی در سن 18 سالگی ازدواج کرد و طی 3 سال زندگی مشترک صاحب یک پسر به نام جواد شد. او همیشه با همسر و فرزند خود بسیار مهربان بود. فرزندش چون به سن 2 سالگی رسید پدر به خدمت سربازی رفت و دوران مقدماتی را در پادگان 05 کرمان به پایان رسانیده و به منطقه اعزام شد. در مرحله ی دوم که می خواست به منطقه برود به همسرش گفت که من می روم و این بار بر نمی گردم. وقتی که می خواست به جبهه برود پسرش را در آغوش گرفت و چندین بار روی فرزند دو ساله ی خود را بوسید. در این اعزام از طرف دشمن بعثی یک تیر به سینه ی او اصابت کرد و وی که نزدیک عراقی ها بود در همان حالت به اسارت درآمد و دو ماه اسارت و شکنجه های روزانه را تحمل کرد و سرانجام در سن 21 سالگی به شهادت رسید. پیکر او را در خاک عراق به خاک سپردند و بعد از شش سال انتظار پدر و مادر دلسوز و چشم به راه، خبر شهادت وی را همراه با یک قطعه عکس که در زمان شکنجه از او گرفته بودند برای پدر و مادر فرستادند.

شهید عباس سلطانی
نام پدر: خلیل
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: رهنان
شغل: کادر رسمی سپاه
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: مفقود الاثر

زندگینامه:
ایشان تا اول راهنمایی درس خواند. مدت هفت سال در جبهه های نبرد حق علیه باطل عاشقانه جنگید و در جبهه های کردستان و عملیات فتح المبین شرکت داشت. در کربلای 4 در لشکر امام حسین (ع) بی سیم چی گردان غواصی بود و یک بار قبل از شهادت زخمی شد و سرانجام در عملیات کربلای 4 در لباس غواصی به شهادت رسید و پیکر پاکش مفقود شد.

شهید حسین باقری
نام پدر: محمدحسن
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در سال 1348 در خانواده ای متوسط پا به عرصه ی وجود نهاد. وقتی که انقلاب اسلامی به پیروزی رسید 9 سال بیشتر نداشت و با این که سن و سال کمی داشت ولی فکر و کارهایی که انجام می داد بیشتر از سن او بود و در کنار درس به پدر خود کمک می کرد. وقتی که 14 ساله شد و معنای جنگ و جهاد را فهمید دیگر اشتیاقی به درس خواندن نداشت. حوصله هیچ کاری را نداشت و مرتب نام جبهه ورد زبان او بود و با دستکاری شناسنامه، اسم خود را برای جبهه نوشت. پدر او اجازه نمی داد و می گفت: هم سال تو کم است و هم درست را نخوانده ای و کمک من نیز باید باشی، ولی او قبول نمی کرد و بدون اطلاع رفت و بعد تلفن زد و گفت: نگران نباشید من رفته ام اهواز. به بهانه های مختلف به بسیج و بعد هم به جبهه رفت، مثلاً به بهانه ی اینکه می خواست برود استخر ساک خود را بر می داشت و می رفت. یک مرتبه پدرش جبهه بود و او هم می خواست برود هر چه گفتند پدرت رفته تو بمان و کمک مادرت و خانواده ات باش ولی او قبول نکرد و گفت: خدا بزرگ است و پدرم وظیفه خود را انجام داده من هم باید وظیفه ی خود را انجام دهم.

شهید محمدعلی سلیمی
نام پدر: کریم
تاریخ تولد: 1350
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: مفقودالاثر

زندگینامه:
شهید سلیمی به سال 1350 در خانواده ای متعهد و مذهبی و محروم و زحمتکش در شهر شهید پرور رهنان دیده به جهان گشود. تحصیلات را تا اول راهنمایی با موفقیت طی نمود و سپس شور و شوق زایدالوصفش به جبهه و جنگ او را به صحنه های نبرد حق علیه باطل کشانید. به مدت دو ماه در جبهه ها حضور داشت و قهرمانانه و مخلطانه جنگید و رشادت ها از خود نشان داد تا اینکه سرانجام در تاریخ 65/10/4 در عملیات کربلای 4 مفقود گردید.

شهید حمید کبیری
نام پدر: رحیم
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/5/10
محل شهادت: ارتفاعات عراق
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
حمید کبیری به سال 1346 در خانواده ای متعهد و مذهبی و از قشر محروم و مستضعف شهر قهرمان پرور رهنان دیده به جهان گشود. یک ساله بود که پدر زحمتکش خود را از دست داد و لذا از همان اول دردها و نا ملایمات زندگی را یکی پس از دیگری پشت سر گذاشت و با جدیت تمام با سختی ها مبارزه نمود. تحصیلات خود را تا مقطع راهنمایی با موفقیت پشت سر گذاشت. سرانجام عشق و علاقه ی فراوانش به جبهه و جنگ، با آن که تنها پسر خانواده بود او را راهی جبهه های جنگ نمود تا پس از به جا گذاشتن حماسه های زیاد از خود، جان خویش را تقدیم انقلاب و اسلام کند و به فیض عظیم شهادت نایل آید.