شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان
ایمیل : Shahidan.Rehnan@gmail.com

جستجو
ویژه ها
سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی

سردار شهید سید اکبر اعتصامی

سردار شهید محمد زاهدی

سردار شهید یدالله تقی یار

آخرین نظرات

۳۶ مطلب در شهریور ۱۳۹۳ ثبت شده است

شهید حسین تقی یار
نام پدر: حسنشهید حسین تقی یار
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: ریخته گر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/4/10
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: مفقودالاثر


زندگینامه:
شهید حسین تقی یار در سال 45 در رهنان در یک خانواده ی مذهبی دیده به جهان گشود. پدرش مردی نیکوکار بود و مردم به او احترام می گذاشتند. حسین درس دین و اخلاق را از پدر آموخت و تا سال چهارم ابتدایی تحصیل کرد و به شغل ریخته گری پرداخت و بعد از مرگ پدر مسئولیت خانواده بر دوش او گذاشته شد. از 17 سالگی وارد جبهه ها شد ولی چون برادرش سرباز بود او به خانه برگشت و بعد از انجام سربازی برادر، ایشان به انجام خدمت سربازی در سپاه مشغول شد و در قسمت تخریب و غواصی خدمت کرد. پس از یکسال و نیم حضور در جبهه در منطقه ی ام الرصاص مفقود گردید.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

سردار شهید اصغر تقی یار
نام پدر: حسنشهید اصغر تقی یار
تاریخ تولد: 1339
محل تولد: رهنان
شغل: کشاورز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
قبل از انقلاب با اشرار و گروه های ضد انقلاب با قاطعیت برخورد می کرد. با شروع جنگ خود را به صحنه ی نبرد رسانید و در جبهه های مختلف و عملیات های مختلف مشغول خدمت شد. او تنها کمک و مددکار پدر و مادر بود چرا که دو برادر دیگر او از نظر جسمی بیمار بودند و توانایی فعالیت نداشتند. ابتدا در لشکر کربلا با مسئولیت محور انجام وظیفه کرد و در مسئولیت های نظامی به خوبی انجام عمل نمود و سپس در لشکر امام حسین (ع) در مسئولیت معاون گردان امام رضا (ع) در عملیات کربلای 4 به مقام والای شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از مدت ها و در سال 1380 به میهن بازگشت و در گلزار شهدای شهر رهنان برای همیشه آرام گرفت.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید رحیم ایرج پور
نام پدر: حسینشهید رحیم ایرج پور
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر – سرباز
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 64/6/14
محل شهادت: عملیات قادر – اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
شهید رحیم ایرج پور در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین و مستضعف در شهر شهید پرور رهنان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را با کسب تعلیم و تربیت در دامان پاک خانواده ی زحمتکش خود پشت سر گذاشت. از همان ابتدای نوجوانی کمر همت برای خدمت به خانواده و جامعه ی خود بست و به کار و فعالیت شبانه روزی مشغول گردید. سرانجام روحیه ی فداکاری و خدمت به انقلاب و اسلام او را راهی خدمت مقدس سربازی نمود. پس از اعزام به خطوط مقدم جبهه و ابراز رشادت ها و فداکاری های فراوان به فیض عظیم شهادت نایل آمد و پیکر پاک و مطهرش مفقود گردید. در سال 77، پیکر این شهید بزرگوار در منطقه پیدا و در زادگاهش رهنان به خاک سپرده شد.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید قدیرعلی بهرامیان
نام پدر: سیف اللهشهید قدیرعلی بهرامیان
تاریخ تولد: 1339
محل تولد: رهنان
شغل: پاسدار
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 64/12/16
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: مفقودالاثر


زندگینامه:
دوران ابتدایی را در رهنان گذراند و پس از آن به کار آزاد روی آورد. قبل از انقلاب در راهپیمایی ها شرکت می کرد. پس از انقلاب عضو سپاه پاسداران شد و در جبهه راننده ی آمبولانس بود. در عملیات های زیادی شرکت داشت و سرانجام در عملیات والفجر 8 مفقود شد.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید حسین کبیری
نام پدر: محمدشهید حسین کبیری
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: صافکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/6/19
محل شهادت: اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
حسین درس خود را روزانه تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. اول ارهنمایی را شبانه خواند و روزها کار می کرد. او به شغل صافکاری مشغول بود تا اینکه در یکی از پایگاه های بسیج خمینی شهر با اصرار ثبت نام کرد. چون سن او کم بود او را قبول نمی کردند. بعد از مدتی رضایت نامه ای را به پدرش داد که اعزام به جبهه ی او را تأیید و امضا کند. پدرش سواد نداشت حسین رضایت نامه ی خود را برایش خواند. وقتی نامه تمام شد اشک از چشمان پدر جاری شد. رضایت نامه ی او را گرفت و با انگشت امضا کرد. حسین مدتی به جبهه رفت. پس از حدود 6 الی 7 ماه به خانه خبر دادند که حسین در عملیات قادر تیر خورده و بسیاری از هم دوره ای های او اسیر شده اند. پیکر پاک این شهید بعد از حدود 13 سال مفقود بودن، بالاخره در سال 77 پیدا و در زادگاهش رهنان به خاک سپرده شد.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید عبدالرسول آل حیدر
نام پدر: صفرعلیشهید عبدالرسول آل حیدر
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/6/18
محل شهادت: عملیات قادر – اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
شهید عبدالرسول تحصیلات خود را تا پایان مقطع راهنمایی ادامه داد و بعد وارد میدان جنگ شد. در دو جبهه ی تحصیل و جنگ مشغول مبارزه با دشمنان بود. تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد. در عملیات قادر در منطقه ی اشنویه به شهادت رسید و پیکر وی 8 سال در منطقه ی اشنویه مفقود بود و گروه تفحص سپاه پاسداران او را پیدا کردند و به محل آوردند.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید جعفر محمدصالحی
نام پدر: حسنشهید جعفر محمدصالحی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر ساده – پاسدار وظیفه
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: هورالعظیم
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
در یک خانواده ی مذهبی در شهر رهنان به دنیا آمد، با طی دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوران ابتدایی را به پایان رساند. با شروع جنگ تحمیلی با اصرار زیاد عازم جبهه گردید و مدت دو سال به عنوان سرباز در جبهه های غرب و جنوب عاشقانه علیه دشمنان اسلام به نبرد پرداخت. او در جبهه ی جنوب در گردان موسی بن جعفر (ع) عاشقانه خدمت کرد تا اینکه بالاخره در تاریخ 63/12/21 در عملیات بدر به معشوقش پیوست و پیکر پاک و مطهرش در همان منطقه ماند تا اینکه پس از یازده سال در تاریخ 74/5/11 به وطن بازگشت و در کنار دیگر شهدا در شهر رهنان به خاک سپرده شد.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید علی محمدشریفی
نام پدر: حسینشهید علی محمدشریفی
تاریخ تولد: 1311
محل تولد: رهنان
شغل: بنا
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/23
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: مفقودالاثر


زندگینامه:
شهید علی محمدشریفی در سال 1311 در شهر رهنان در خانواده ای مذهبی و متدین دیده به جهان گشود. در سن 3 سالگی پدر خورد را از دست داد، پس از آن سرپرستی ایشان را عموی بزرگوارشان به عهده گرفت. علی از همان اوان کودکی پا به پای عموی خود به کار بنایی پرداخت و این شغل را پیشه ی خود کرد. در سال 35 به کربلا مشرف شد. او دارای ایمانی محکم و اراده ای قوی بود، نماز و روزه اش هیچ گاه ترک نمی شد. همیشه قرآن تلاوت می نمود. او بسیار مهربان و در حل مشکلات دیگران کوشا بود و خانواده اش را بسیار دوست می داشت. در بحبوحه ی انقلاب در راهپیمایی ها شرکت مداوم داشت و در یکی از همین راهپیمایی ها از سوی طرفداران رژیم شاه مورد ضرب و شتم قرار گرفت. از حضور در نماز جمعه غافل نمی شد. با شروع جنگ تحمیلی با وجود داشتن همسر و فرزند وظیفه ی خود دانست که به جنگ با دشمن بعثی برود و از کشور خود دفاع کند تا همسر و فرزند و دیگر هموطنانش بتوانند از شر دشمنان در امان باشند. علی با وجود کثرت سن به عنوان بنا، امدادگر و نیروی پشتیبان در چندین مرحله در مناطق عملیاتی حضور پیدا کرد. ایشان روحیه ای بسیار قوی داشت. در وصیت نامه ی خود بیان کرده بود که وقتی شهید شدم اگر جنازه ام را آوردند در گلزار شهدا دفن کنید و اگر جنازه ام را نیاوردند اصلاً نگران نباشید. تا اینکه در عملیات بدر در تاریخ 63/12/23 به درجه ی رفیع شهادت نایل امد و پیکر مطهرش مفقود گردید.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید مصطفی رحمانی
نام پدر: هاشمشهید مصطفی رحمانی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: بابوکان اصفهان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/4
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای خمینی شهر


زندگینامه:
او در محله ی بابوکان در سال 1345 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. دوران کودکی را در آغوش مادر و پدری مهربان طی نمود و مراحل ابتدایی را گذراند. قبل از انقلاب در کلیه ی مراسم و راهپیمایی ها شرکت می کرد و بعد از انقلاب در پایگاه های مساجد و محله حضوری فعال داشت، بعد از آغاز جنگ به جبهه ی جنگ اعزام شد وبعد از رشادت های بسیار و چندین بار اعزام به جبهه در عملیات خیبر مفقودالاثر شد و پیکر پاکش پس از 15 سال در سال 1377، پیدا و پس از انتقال به اصفهان در گلزار شهدای خمینی شهر به خاک سپرده شد.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهید حسینعلی قلعه زمانی
نام پدر: نوروزشهید حسینعلی قلعه زمانی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: آزاد – کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
در سال 1345 در خانواده ای نسبتاً فقیر چشم به جهان گشود در حالی که اصلاً کسی باور نمی کرد که این نوزاد زنده بماند، زیرا 6 ماهه و بسیار کوچک بود و با سختی بزرگ شد. در 13 سالگی به کار مشغول شد. در این مدت بسیار به نماز اهمیت می داد و ایمانی محکم داشت. وقتی به سن 15 سالگی رسید به بسیج رفت تا برای جبهه اعزام شود اما به خاطر سن کم او موافقت نکردند. تا اینکه به زیارت اما رضا (ع) مشرف شد. در آنجا یک هفته ی تمام در آشپزخانه ی حضرت خدمت کرد و در روزهای آخر که از او سوال شد چه حاجتی داری گفت: من از امام می خواهم که وقتی برگشتم، بسیج با رفتن من به جبهه موافقت کند. وقتی برگشت پس از ثبت نام فوراً به منطقه ی کردستان اعزام شد و به حاجت خود رسید.

  • پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان