شهدای شهر رهنان

سردار شهید اصغر تقی یار
نام پدر: حسن
تاریخ تولد: 1339
محل تولد: رهنان
شغل: کشاورز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
قبل از انقلاب با اشرار و گروه های ضد انقلاب با قاطعیت برخورد می کرد. با شروع جنگ خود را به صحنه ی نبرد رسانید و در جبهه های مختلف و عملیات های مختلف مشغول خدمت شد. او تنها کمک و مددکار پدر و مادر بود چرا که دو برادر دیگر او از نظر جسمی بیمار بودند و توانایی فعالیت نداشتند. ابتدا در لشکر کربلا با مسئولیت محور انجام وظیفه کرد و در مسئولیت های نظامی به خوبی انجام عمل نمود و سپس در لشکر امام حسین (ع) در مسئولیت معاون گردان امام رضا (ع) در عملیات کربلای 4 به مقام والای شهادت رسید و پیکر مطهرش بعد از مدت ها و در سال 1380 به میهن بازگشت و در گلزار شهدای شهر رهنان برای همیشه آرام گرفت.

شهید رحیم ایرج پور
نام پدر: حسین
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر – سرباز
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 64/6/14
محل شهادت: عملیات قادر – اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید رحیم ایرج پور در سال 1345 در خانواده ای مذهبی و متدین و مستضعف در شهر شهید پرور رهنان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را با کسب تعلیم و تربیت در دامان پاک خانواده ی زحمتکش خود پشت سر گذاشت. از همان ابتدای نوجوانی کمر همت برای خدمت به خانواده و جامعه ی خود بست و به کار و فعالیت شبانه روزی مشغول گردید. سرانجام روحیه ی فداکاری و خدمت به انقلاب و اسلام او را راهی خدمت مقدس سربازی نمود. پس از اعزام به خطوط مقدم جبهه و ابراز رشادت ها و فداکاری های فراوان به فیض عظیم شهادت نایل آمد و پیکر پاک و مطهرش مفقود گردید. در سال 77، پیکر این شهید بزرگوار در منطقه پیدا و در زادگاهش رهنان به خاک سپرده شد.

شهید حسین کبیری
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: صافکار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/6/19
محل شهادت: اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
حسین درس خود را روزانه تا کلاس پنجم ابتدایی ادامه داد. اول ارهنمایی را شبانه خواند و روزها کار می کرد. او به شغل صافکاری مشغول بود تا اینکه در یکی از پایگاه های بسیج خمینی شهر با اصرار ثبت نام کرد. چون سن او کم بود او را قبول نمی کردند. بعد از مدتی رضایت نامه ای را به پدرش داد که اعزام به جبهه ی او را تأیید و امضا کند. پدرش سواد نداشت حسین رضایت نامه ی خود را برایش خواند. وقتی نامه تمام شد اشک از چشمان پدر جاری شد. رضایت نامه ی او را گرفت و با انگشت امضا کرد. حسین مدتی به جبهه رفت. پس از حدود 6 الی 7 ماه به خانه خبر دادند که حسین در عملیات قادر تیر خورده و بسیاری از هم دوره ای های او اسیر شده اند. پیکر پاک این شهید بعد از حدود 13 سال مفقود بودن، بالاخره در سال 77 پیدا و در زادگاهش رهنان به خاک سپرده شد.

شهید عبدالرسول آل حیدر
نام پدر: صفرعلی
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/6/18
محل شهادت: عملیات قادر – اشنویه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید عبدالرسول تحصیلات خود را تا پایان مقطع راهنمایی ادامه داد و بعد وارد میدان جنگ شد. در دو جبهه ی تحصیل و جنگ مشغول مبارزه با دشمنان بود. تحصیلات خود را تا سوم دبیرستان ادامه داد. در عملیات قادر در منطقه ی اشنویه به شهادت رسید و پیکر وی 8 سال در منطقه ی اشنویه مفقود بود و گروه تفحص سپاه پاسداران او را پیدا کردند و به محل آوردند.

شهید جعفر محمدصالحی
نام پدر: حسن
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر ساده – پاسدار وظیفه
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: هورالعظیم
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در یک خانواده ی مذهبی در شهر رهنان به دنیا آمد، با طی دوران کودکی راهی مدرسه شد و دوران ابتدایی را به پایان رساند. با شروع جنگ تحمیلی با اصرار زیاد عازم جبهه گردید و مدت دو سال به عنوان سرباز در جبهه های غرب و جنوب عاشقانه علیه دشمنان اسلام به نبرد پرداخت. او در جبهه ی جنوب در گردان موسی بن جعفر (ع) عاشقانه خدمت کرد تا اینکه بالاخره در تاریخ 63/12/21 در عملیات بدر به معشوقش پیوست و پیکر پاک و مطهرش در همان منطقه ماند تا اینکه پس از یازده سال در تاریخ 74/5/11 به وطن بازگشت و در کنار دیگر شهدا در شهر رهنان به خاک سپرده شد.

شهید حسینعلی قلعه زمانی
نام پدر: نوروز
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: آزاد – کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در سال 1345 در خانواده ای نسبتاً فقیر چشم به جهان گشود در حالی که اصلاً کسی باور نمی کرد که این نوزاد زنده بماند، زیرا 6 ماهه و بسیار کوچک بود و با سختی بزرگ شد. در 13 سالگی به کار مشغول شد. در این مدت بسیار به نماز اهمیت می داد و ایمانی محکم داشت. وقتی به سن 15 سالگی رسید به بسیج رفت تا برای جبهه اعزام شود اما به خاطر سن کم او موافقت نکردند. تا اینکه به زیارت اما رضا (ع) مشرف شد. در آنجا یک هفته ی تمام در آشپزخانه ی حضرت خدمت کرد و در روزهای آخر که از او سوال شد چه حاجتی داری گفت: من از امام می خواهم که وقتی برگشتم، بسیج با رفتن من به جبهه موافقت کند. وقتی برگشت پس از ثبت نام فوراً به منطقه ی کردستان اعزام شد و به حاجت خود رسید.

شهید محمدرضا بشیری
نام پدر: عباس
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: کربلا
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: سپاه
تاریخ شهادت: 62/12/5
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
محمدرضا بشیری به سال 42 در شهر مقدس کربلا دیده به جهان گشود. در شش سالگی به همراه خانواده ی خود به ایران مراجعت کرد. از 7 سالگی تحصیل را شروع نموده و با جدیت تمام درس خواند و در اوایل انقلاب همراه با دیگر مبارزان، علیه ظاغوت در تظاهرات شرکت می کردند. شهید بشیری خود را وقف انقلاب کرده بود و شب ها را به نگهبانی و پاسداری در مساجد می پرداخت. هنگام ورود امام به ایران همراه با دوستان خود در فرودگاه مهرآباد به انتظار رهبر نشسته بود. شهید در سال 62 عازم جبهه های حق علیه باطل شد، اولین بار به مدت 45 روز در جبهه ی ایلام و بعد از آن به مدت سه ماه دیگر به یاری برادران خود شتافت و سرانجام روح بلندش در عملیات خیبر به لقای الهی پیوست.

شهید محمود اعتصامی
نام پدر: مهدی
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: مسگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 1362/12/5
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید محمود اعتصامی در سال 1345 در رهنان دیده به جهان گشود. از همان دوران نوجوانی علاقه ی فراوان به مسائل دینی و مذهبی داشت به طوری که پدر و مادر خود را ترغیب و تشویق به شرکت در مسجد و محافل مذهبی می نمود. با ثبت نام در بسیج به جبهه اعزام گردید و در تاریخ 62/12/5 به درجه ی رفیع شهادت رسید.

شهید سید جلال حسینی
نام پدر: سید کاظم
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: دانش آموز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/11/14
محل شهادت: شلمچه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
در 13 دیماه 1347 در خانه ای محقر ولی مذهبی و اصیل در رهنان پسری به دنیا آمد که نام او را جلال گذاشتند. از بدو تولد این کودک تحت تعالیم اسلامی و مذهبی خانواده قرار گرفت. از همان دوران کودکی با نماز و سایر احکام دین آشنا شد و در انجام آن بسیار کوشا بود. او جوانی بسیار مهربان و صمیمی بود که این اخلاق او باعث علاقه ی فراوان خانواده به او شده بود. او جوانی زرنگ و چالاک بود و در مزرعه به پدرش کمک بسیاری می کرد و شب ها به پایگاه بسیج می رفت و روزها درس می خواند و سر کار می رفت. او پیوسته در حال فعالیت بود. در حال درس خواندن بود که به خاطر جبهه درس را رها کرد و به سوی جبهه ها شتافت تا بالاخره به آرزویش که شهادت بود رسید.

شهید ابراهیم باباصفری
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
ابراهیم در سال 1347 در خانواده ای مذهبی در شهر رهنان دیده به جهان گشود. دوران تحصیل را در رهنان طی کرد و در سال 1363 در کارخانه ی صنایع پشم استخدام شد و مشغول به کار گردید تا اینکه احساس کرد باید به جبهه برود. در عملیات کربلای 3 و فتح اسکله ی الامیه حضور چشمگیری داشت. پس از عزیمت به اصفهان مجدداً به جبهه اعزام گردید و در سال 1365 در عملیات کربلای 4 در تاریخ 65/10/4 در ام الرصاص ندای حق را لبیک گفت و به لقاء حق پیوست و مفقودالاثر گردید. پیکر پاک و مطهر این شهید بزرگوار در سال 77 پیدا و در گلزار شهدای شهر رهنان به خاک سپرده شد.