شهدای شهر رهنان

شهید عبدالکریم تسلیمی
نام پدر: مهدی
تاریخ تولد: 1347
محل تولد: قم
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/25
محل شهادت: شلمچه – کربلای 5
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
شهید در سال 1347 در شهر مذهبی قم چشم به جهان گشود. نام او را عبدالکریم نهادند. در قم پدرش مشغول فراگیری علوم دینی بود. پس از گذشت دوران کودکی دوران شیرین تحصیل را آغاز کرد و تا پایان دوره ابتدایی در قم زندگی کردند و بعد از آن به اتفاق خانواده به اصفهان آمد. دوره ی جدید زندگی را با رفتن به راهنمایی آغاز کرد و با موفقیت به پایان رسانید. در آخر سال اول دوره ی دبیرستان در تظاهرات شرکت فعال داشت و عضو انجمن اسلامی بود. در رشته ی ریاضی ادامه تحصیل داد. پس از طی دوران دبیرستان که از هوش سرشاری نیز بهره مند بود، در کنکور ثبت نام کرد و از طرفی هم در بسیج به عنوان امدادگر شرکت کرد و به جبهه رفت. پس از برگشت دوباره نیز به مدت شش ماه در جبهه های نور علیه ظلمت به سر برد. ایشان 4 مرتبه به جبهه رفت و در تاریخ 62/10/25 در شلمچه در کربلای 5 به شهادت نایل آمد.

شهید مهدی شمس
نام پدر: رجبعلی
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/10/4
محل شهادت: ام الرصاص
زیارتگاه: گلزار شهدای رهنان

زندگینامه:
شهید مهدی شمس در شهر رهنان دیده به جهان گشود. بعد از طی دوران طفولیت راهی مدرسه شد و بعد از اتمام دوران ابتدایی تا دوم راهنمایی خواند و سپس برای حفظ و حراست از میهن اسلامی به سوی جبهه شتافت. مدت چهار سال و نیم در جبهه ها حضور داشت و سرانجام به معشوق خویش پیوست.

شهید حسین ترک
نام پدر: محمدحسن
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: آبادان
شغل: کارگر کارخانه
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/6/19
محل شهادت: مریوان
زیارتگاه: گلزار شهدای رهنان

زندگینامه:
شهید حسین ترک در سال 1343 در شهرستان آبادان به دنیا آمد. او در دوارن کودکی بسیار کم رو و آرام بود. تا سوم ابتدایی درس خواند. در همان سال مادرش فوت کرد و او برای کمک به پدرش به سر کار رفت. در زمان انقلاب با وجود سن کمی که داشت روی دیوارها شعار می نوشت. شهید، امام خمینی را بسیار دوست می داشت و همیشه پیرو ولایت فقیه بود. ایشان تمام قرآن را حفظ بود. شهید کوچکترین بی احترامی به پدر و مادر خود نمی کرد. او همیشه به خانواده ی خود می گفت دعا کنید تا من مخلص شوم و تا مخلص نشوم شهید نمی شوم و این تنها آرزوی من است. شهید چندین بار مجروح شد ولی مجدداَ به جبهه بازگشت.

شهید سید محمدرضا بارودکو (موسوی)
نام پدر: سیدرضا
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: نجف اشرف
شغل: کارگر ساده
یگان اعزام کننده: بسیج مجلس اعلای عراق
تاریخ شهادت: 65/6/10
محل شهادت: حاج عمران
زیارتگاه: گلزار شهدای قم

زندگینامه:
این شهید بزرگوار در خانواده ای مذهبی و متعهد به اسلام و طرفدار امام خمینی (ره) در نجف اشرف در سال 1346 متولد شد.

شهید کمال تسلیمی
نام پدر: احمد
تاریخ تولد: 1342
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/12/22
محل شهادت: الصخره
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
شهید کمال (مجید) تسلیمی در سال 1342 در یک خانواده ی مذهبی در رهنان به دنیا آمد. تحصیلات خود را تا بدو انقلاب اسلامی ادامه داد و بعد از آن به فعالیت های مذهبی و انقلابی پرداخت. در سال 57 برای اولین بار به کردستان اعزام شد و پس از طی مأموریت از آنجا به جبهه های جنوب عزیمت نمود و در عملیات های تنگه ی چزابه، فتح المبین، بیت المقدس، رمضان، محرم، والفجر مقدماتی 1 و 2 و خیبر شرکت کرد و با وجود اینکه چندین بار مجروح شده بود اما پس از بهبودی مجدداً مراجعت نمود. سرانجام در عملیات بدر در حالی که برای سرکشی به نیروها از سنگری به سنگر دیگر می رفت همزمان با گلوله ای که به صورتش اصابت کرد خمپاره ای نیز پیش پایش منفجر شد و ترکش هایش به گلو و سینه اش خورد و شربت شهادت را که آرزوی دیرینه ی آن شهید بود نوشید.

شهید احمد احمدیان
نام پدر: محمدعلی
تاریخ تولد: 1334
محل تولد: شهرضا
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/12/12
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
محمدعلی در تمام زندگی جوانی، با تقوا و با ایمان بود و دستورات الهی را به درستی انجام می داد. به سادگی زندگی می کرد. اقوام و آشنایان را بسیار دوست می داشت و نصیحت می کرد که از نماز و دستورات الهی غافل نشوید. چه شب ها که از خواب بر می خواست و به نماز شب مشغول می شد و می گفت که اگر هر سختی برایتان پیش آمده و هرکاری داشته باشید و اگر نان شب ندارید خدا را فراموش نکنید. در نماز جماعت که بهترین عبادت است شرکت کنید. این جمله از گفته های گرم و دلنشین اوست: «مگر خون من رنگین تر از شهدای دیگر است اگر فلج یا معلول شوم چه نتیجه ای. باید در راه دین و ناموس و شرف جان باخت».

شهید احمد حسن پور
نام پدر: حسنعلی
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: اصفهان
شغل: مکانیک – سرباز
یگان اعزام کننده: سپاه پاسداران
تاریخ شهادت: 64/11/22
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
شهید در سال 1344 در خانواده ای مذهبی و متدین در شهر شهید پرور اصفهان چشم به جهان گشود. از همان دوران کودکی به انقلاب و رهبر عزیز علاقه مند بود و در تظاهرات اوایل انقلاب شرکت می کرد. مدتی نگهبان و محافظ آیت الله طاهری بود و بعد به جبهه اعزام شد و سرانجام در روز 64/11/22 در منطقه ی فاو به شهادت رسید.

شهید احمدرضا رحیم زاده
نام پدر: نعمت الله
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/1/6
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
شهید در سال 1346 در رهنان چشم به جهان گشود. او دوران ابتدایی را طی کرد و تا سال دوم راهنمایی درس خواند. با همان سن وسال کم، دوره ی آموزش 40 روزه ای را طی کرد و از طرف سپاه جهت اعزام به جبهه ثبت نام کرد. چون کم سن وسال بود با سفارش  و اصرار پدرش به جبهه اعزام شد، اولین بار به کردستان اعزام شد و در چند عملیات شرکت کرد و بعد از ابراز رشادت ها به فیض شهادت نایل شد.

شهید احمد باقرصاد
نام پدر: رحیم
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/11
محل شهادت: جزیره مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
در مورد سالهای تحصیل ایشان باید گفت که بنا به اظهار نظر دبیران مدرسه، فردی بسیار مستعد و هوشیار بود، ولی شرایط زمان ایشان را از درس و مدرسه به انقلاب و سپس به جبهه کشاند. در دوران انقلاب با اینکه هنوز در سالهای اول نوجوانی بود، کمک یادی به انقلابیون می کرد و اطلاعات مهم را به آن ها می رساند(تا حدی که به او لقب خبرنگار داده بودند) و در این زمان شجاعت های زیادی از خود نشان داد و از جمله روی دیوار خانه ی یکی از مأمورین پاسگاه جمله ی مرگ بر شاه را نوشته بود.

شهید مجید باباصفری
نام پدر: مصطفی
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/11
محل شهادت: خیبر – جزیره مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای اصفهان

زندگینامه:
شهید باباصفری در خانواده ای مذهبی در شهر رهنان دیده به جهان گشود و دوران کودکی را در دامان پر مهر و محبت مادرش تربیت یافت. در دوران جوانی اخلاقی بسیار پسندیده و نیکو داشت. هنگامی که نبرد بین جبهه ی حق و باطل شروع شد او فنون نظامی را فراگرفت و در عملیات زیادی شرکت نمود. او دلاورانه جنگید و در عملیات خیبر بی باکانه نبرد و سرانجام در جزیره مجنون به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و به هدف مقدس و الهی خود نایل گردید.