شهید سید علی محمد اعتصامی
نام پدر: عبدالله
تاریخ تولد: 1326
محل تولد: رهنان
شغل: کشاورز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 66/10/29
محل شهادت: ماووت عراق
زیارتگاه: گلزار شهدای کرج
زندگینامه:
این شهید بزرگوار در سال 1326 در خانواده ای مذهبی در شهر رهنان به دنیا آمد. پدرش که مردی بسیار عابد و پرهیزکار بود و درسنین کودکی علوم قرآنی و مکتبی را به فرزندش آموخت. او از پدر تقوا و ورع به ارث برده بود تا حدی که مردی بسیار خالص و متدین بود. در کودکی در کارهای کشاورزی به پدرش کمک می کرد و از دوران نوجوانی به شهرستان کرج می رفت. در سن 20 سالگی به طور کامل به کرج هجرت کرد. در آنجا به کارهای کشاورزی و باغبانی مشغول شد. قبل از رفتن به کرج در حدود یکسال در کارخانه ی صنایع پشم اصفهان مشغول به کار بود. بعد از انقلاب درآمد کشاورزی خود را تا آنجا که ممکن بود به جبهه ها اهدا می کرد. پسر اولش را در سن 16 سالگی به جبهه اعزام کرد که در عملیات فکه به شهادت رسید وجنازه اش حدود 2 ماه مفقود بود و پس از گذشت حدود یک سال از شهادت فرزندش خود ایشان در زمستان سال 66 در منطقه ی ماووت عراق به درجه ی رفیع شهادت نایل شدند.
جلوه هایی از شهید:
مردی بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود. از کمک به فقرا و مستمندان دریغ نداشت. از چهره اش خلوص و نور خاصی می بارید. نماز شب ایشان ترک نمی شد. شب هنگام که از باغ و کارهایش برمی گشت حتماً چند جعبه میوه از دسترنج خود را بدون اینکه شناخته شود به خانه ی فقرا می برد. در طول چن دسال چندین مرتبه از کرج به اصفهان می آمد و به صله ی رحم می پرداخت. در خانه ی بسیاری از خویشاوندان برای یادگار درخت میوه ای کاشت و همواره وجود او مایه خیر و برکت بود.
پیام شهید:
اینجانب به عنوان فردی کوچک و ناقابل به تمامی امت حزب الله وصیت می کنم که پیرو خط امام و پشتیبان محکمی برای ولایت فقیه باشید و نگذارید که خون شهدای انقلاب و جنگ تحمیلی که درخت اسلام را آبیاری می کند پایمال شود و به هدر رود. همواره در زندگی صبر پیشه کنید و شعارتان و دعایتان «ربنا افرغ علینا صبرا و ثبت اقدامنا ... » باشد. اگر توانستید صبور باشید و در برابر مشکلات مقاومت کنید آنگاه توانسته اید حقی را که شهدا بر گردنتان دارند ادا کنید وگرنه فردای قیامت جوابگوی شهدا خواهید بود و اگر این جنگ طول کشید جبهه و پشت جبهه را خالی نکنید و از هر کمک جانی و مالی دریغ نکنید. از فرزندان خود تقاضا دارم وظیفه ای که بر عهده دارند را به نحو احسن انجام دهند و مبادا در شهادت من طوری گریه کنند که منافقان و دشمنان خوشحال بشوند. از همسر خوبم خواهشمندم که چون حضرت زینب (س) صبر پیشه کند و فرزندانم را طوری تربیت کند که در خط راستین تشیع قدم بردارند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد