شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان
ایمیل : Shahidan.Rehnan@gmail.com

جستجو
ویژه ها
سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی

سردار شهید سید اکبر اعتصامی

سردار شهید محمد زاهدی

سردار شهید یدالله تقی یار

آخرین نظرات

شهید عباسعلی شریفی
نام پدر: حسنشهید عباسعلی شریفی
تاریخ تولد: 1348
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 67/3/23
محل شهادت: منطقه عملیاتی بیت المقدس 7
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
عباس در سال 1348 در محله ی سجاد رهنان در خانواده ای مذهبی به دنیا آمد. در سال 1355 وارد مدرسه شد و از آنجا که برادران بزرگتر او در عملیات های مختلف شرکت می کردند از سن 15 سالگی به طور مرتب به بسیج مراجعه می کرد تا پس از پذیرش جهت طی دوره ی آموزشی معرفی و به جبهه اعزام شود. پس از گرفتن مدرک سوم راهنمایی و ثبت نام در دبیرستان در آزمون استخدام هوانیروز شرکت کرد و پذیرفته شد و تمام مراحل استخدام را انجام داد و درست روزی که قرار بود شروع به کار نماید بسیج پذیرفته بود که ایشان به آموزش اعزام شود لذا به خانه آمد و موضوع را با پدر در میان گذاشت. اهل خانه در ابتدا مخالفت کردند ولی پدر با رفتن به جبهه موافقت کرد و ایشان راهی دوره آموزشی نظامی بسیج شد.


جلوه هایی از شهید:
شهید فردی بود خوش رو به طوری که هیچ گاه کسی او را بدون لبخند ندیده بود. ایشان در تیم بسکتبال مدارس رهنان شرکت داشت و به موفقیت زیادی دست یافت. او همیشه سعی می کرد اخلاق اسلامی در میادین ورزشی حاکم باشد. در همان دوران ابتدایی در جلسات قرآن در مسجد سجاد و جلسات هفتگی در منازل شرکت می کرد و از زمانی که هنوز سن او به سن تکلیف نرسیده بود در ما ه های رمضان روزه می گرفت و همیشه نماز جماعت می خواند.


پیام شهید:
 و اما سخنی با شما مردم مسلمان: معاویه می گفت هر وقت مسلمانان عالم شوند و تکالیف خود را خوب بدانند روز مرگ بنی امیه می رسد. یزید می گفت غلبه نکردم بر حسین مگر از برکت جهالت خلق و نادانی امت. مردم شریف مسلمان، این قدر از کمبودها دم نزنید! مگر نمی بینید جوانان ما بهترین سرمایه ی خود را برای اسلام عزیز می دهند؟! چرا شما یک مقدار تحمل نمی کنید؟! مگر نمی دانید خداوند هر لحظه انسان را در صحنه ی آزمایش قرار می دهد؟!


گلبرگ های خاطره:
اولین عملیاتی که ایشان شرکت داشتند کربلای 4 بود. وقتی که صبح عملیات آخرین نفرات گردان از آن طرف اروند می آمدند گفتند که عباس آن طرف مانده است، تا اینکه ساعت 10 صبح در آخرین لحظات برگشت. موقعی که علت ماندن را از او سوال کردیم گفت که دو نفر از دوستانم تیر خورده بودند و به شدت مجروح شده بودند و او سعی کرده بود به تنهایی آن ها را به لب آب برساند که با توجه به شدت جراحات، یکی از آن ها به درجه ی شهادت رسیده بودند و با تمام تلاش جنازه ی ایشان را آورده بود. نفر بعدی که به شدت مجروح شده بود را از محل منتقل کردند که ایشان زنده ماند و او از آخرین نفراتی بود که از منطقه ی عملیاتی آن طرف اروند توسط قایق فرماندهی برگشت.


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی