شهید محمدرضا باباصفری
نام پدر: کریم
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: تراشکار – سرباز
یگان اعزام کننده: ارتش
تاریخ شهادت: 66/3/27
محل شهادت: زبیدات – عراق
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید محمدرضا باباصفری در سال 1346 در خانواده ای متدین و مذهبی در شهر شهید پرور رهنان دیده به جهان گشود. دوران کودکی را در دامان پاک و آغوش پر مهر مادر پشت سرگذاشت. به علت فقر مادی و کمبود امکانات تحصیلی موفق به ادامه ی تحصیل نشد. برای امرار معاش و کمک به هزینه ی خانواده به کار و تلاش در حرفه ی تراشکاری پرداخت. برای انجام خدمت به نظام مقدس جمهوری اسلامی راه سربازی را در پیش گرفت و به خطوط مقدم جبهه رفت و پس از دلاوری های فراوان به فیض عظیم شهادت نایل آمد.
جلوه هایی از شهید:
شهید با اسراف مخالف بود و به مادرش سفارش می کرد که از غذا پختن بیش از میزان مصرف خودداری کند و سعی نماید تا حد توان اسراف نکند. به برادرش سفارش می کرد که غیبت نکند و خدای ناکرده حرف نابجا بر زبان نیاورد و بسیار علاقه مند به قرآن و امام امت بود.
پیام شهید:
درود و سلام مرا به امام زمان (عج) و رهبر کبیر انقلاب برسانید. مادر و خواهرانم، با حجابتان در زندگی زینب گونه تان اسلام و امام را سرافراز نمایید و ای مردم، در نگهداری از بیت المال کوشا باشید که حق الناس بار بزرگی بر دوش همه ی ماست. امام را، این بزرگ مرد تاریخ بشریت را حمایت کنید و همیشه راهش را ادامه دهید و حرفش را از جان و دل بپذیرید.
گلبرگ های خاطره:
نقل از مادر شهید: آخرین باری که می خواست به جبهه برود دست پدرش را بوسید و گفت پدر مرا حلال کن و صورت مرا هم بوسید و حلالیت طلبید. او همیشه اول وقت نماز می خواند.
خواهر شهید می گوید: دفعه ی آخر به او 10 روز مرخصی داده بودند. خواهرش زهرا مشهد بود. شهید به مادر گفت که من نیز باید به مشهد بروم که هم زیارتی کرده باشم و هم خواهرم را ببینم. مادر گفت: این 10 روز فرصت کمی است و نمی خواهد به مشهد بروی. او گفت: این بار مثل دفعات دیگر نیست و آخر مادر را راضی کرد و 3 روز به مشهد برای خداحافظی با امامش و گرفتن وعده ی دیدار در بهشت، رفت. پس از بازگشت از مشهد به جبهه رفت و دیگر برنگشت و به دیار اعلی شتافت.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد