شهدای شهر رهنان

شهید ابراهیم عسگری
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 1343
محل تولد: رهنان
شغل: پاسدار
یگان اعزام کننده: سپاه پاسداران
تاریخ شهادت: 66/2/3
محل شهادت: منطقه ی ماوت عراق
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
شهید ابراهیم عسگری در فروردین ماه 1343 در خانواده ای مذهبی دیده به جهان گشود. او تحصیلات خود را تا دوران متوسطه ادامه داد و همزمان در کلاس های آموزش قرآن و خط نیز شرکت می کرد و در این زمینه نیز موفق شده بود. او طبق وظیفه به بسیج مراجعه کرد و آموزش نظامی دید. از همان ابتدای جنگ به جبهه اعزام شد. پس از مدتی وارد سپاه شد و به عنوان کادر رسمی مشغول شد. پس از آن به جهت علاقه ی خاصی که به امور پزشکی داشت به واحد بهداری لشکر اعزام شد. به جهت شایستگی که از خود نشان داد بعد از مدتی مسئولیت جانشینی واحد بهداری به او واگذار گردید. ایشان در طول خدمت در جبهه چند مرتبه مجروح شد. تا قبل از شهادت تقریباً در اکثر عملیات ها شرکت داشت تا اینکه در تاریخ 66/2/3 در منطقه ی ماوت عراق در عملیات کربلای 10 به شهادت رسید.

جلوه هایی از شهید:
ایشان هیچ وقت در محل با لباس فرم حاضر نمی شد، وقتی از او سوال می شد که مسئولیت شما در سپاه چیست، می گفت: من فقط یک بسیجی هستم و هیچ گاه حاضر نبود مسئولیت خود را به رخ دیگران بکشد. وقتی به مرخصی می آمد حداقل ساعات را بین خانواده بود. او اصرار داشت که انسان باید وجودش موثر باشد. از صفات دیگر ایشان مقید بودن به نماز و احکام بود. او از قاریان و اساتید قرآن بود.

پیام شهید:
بیایید فرمانبردار کسی باشیم که فرمانبردار خداست و این امام بحق را یاری کنیم. به فکر باشید اگر رهبری تحت الشعاع قرار گیرد باز انقلاب و اسلام سیلی خواهد خورد. دشمن قبل از هر کاری سعی می نماید رهبری را لوث نماید. از مسئولان می خواهم از جلال و شوکت خود بکاهند و به شخصیت و آبروی مردم بپردازند.
مسئله ی دیگر اینکه اسلام از زمان پیامبر تا کنون از شر منافقان زیرک و زاهدان احمق آسوده نبوده و این ها همیشه در صدد بوده اند که راه اسلام را سد کنند.

گلبرگ های خاطره:
در عملیات فاو ایشان مجروح شده بود. او را از اهواز به تبریز و از آن جا به اصفهان آوردند و وقتی به منزل آمد حاضر نبود که بگوید من مجروح شده ام. پس از چند روز که همکارانش برای عیادت آمده بودند گفتند که چند عدد ترکش در بدنش از جمله در نزدیک قلبش است و امکان عمل جراحی خیلی کم است. وقتی پدرش فوت کردند فقط برای مراسم کفن و دفن آمدند و وقتی مراسم تمام شد برای مراسم ختم نماند و گفت: من باید بروم، آن جا بیشتر می توانم خدمت کنم.

تصاویر شهید:

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد