شهید احمدرضا اسماعیلی
نام پدر: عباس
تاریخ تولد: 1345
محل تولد: رهنان
شغل: باطری ساز
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/12/8
محل شهادت: جزیره ی مجنون
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
احمدرضا در پیروزی انقلاب اسلامی ایران فعالیت داشت و با شروع جنگ تحمیلی وارد جبهه های نبر حق علیه باطل شد. در جبهه ی میمک زخمی شد ولی با وجود این دست از مبارزه بر نداشت و دوباره عازم جبهه شد و سرانجام در عملیات پیروزمندانه ی خیبر در جزیره ی مجنون شربت شهادت نوشید.
جلوه هایی از شهید:
خیلی عاشق انقلاب و حضرت امام خمینی (ره) بود و همیشه منتظر شهادت بود. در نمازهای جماعت و جمعه و دعاها شرکت می کرد و به دیگران احترام می گذاشت.
پیام شهید:
پدرجان، از شما می خواهم که مرا حلال کنید. هنگامی که جنازه ی مرا می خواهند در قبر بگذارند دست های پینه بسته ی خود را به سوی خداوند بلند کن و بگو بارخدایا، این قربانی را از من قبول کن.
مردم عزیز، افرادی که در خط امام هستند در هر لباسی که باشند آن ها را پشتیبانی کنید و هرگز نگذارید که خون چند هزار شهید و چندیدن هزار معلول و مجروح از بین برود.
گلبرگ های خاطره:
در کتب تاریخی آمده است که وقتی مولای متقیان در محراب مورد اصابت ضربه ی شمشیر شقی ترین فرد قرار می گیرد در برگشت به منزل از همراهان می خواهد که او را رها کنند تا با پای خود در خانه پا نهد، بدان جهت که زینبین از وضعیت موجود وحشت ننمایند. صحنه ی مشابه را از مرید آن آقا یعنی شهید احمد رضا اسماعیلی مشاهده نمودم، آن موقعی که وی در جبهه به شدت مجروح گردید و به پشت جبهه منتقل شد، شدت جراحت آنقدر بود که ظرف مدت 48 ساعت وی را بسیار ضعیف و از کار افتاده ساخته بود. اولین ملاقات کننده ی او پس از 2 روز مجروح شدن (در شهر ایلام) حقیر بودم و چون در مورد وضعیت او نگران بودم از او تقاضا کردم که به خانواده ی او اطلاع دهم، اما او اصرار داشت که این کار را انجام ندهم و دلیل خواسته اش را نیز این طور بیان کرد که دلم نمی خواهد مادرم مرا به این وضع ببیند.
تصاویر شهید:
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد