شهدای شهر رهنان

شهید محمدعلی سلیمانی نژاد
نام پدر: باقر
تاریخ تولد: 1342
محل تولد: سامرا – عراق
شغل: ریخته گر
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 65/11/13
محل شهادت: شلمچه
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان

زندگینامه:
از کودکی همیشه به نماز خواندن علاقه مند بود و هیچ وقت نماز را ترک نمی کرد. رفتارش در خانواده خیلی خوب بود و به پدر و مادر و دیگران احترام می گذاشت. در 17 سالگی به جبهه رفت و در عملیات خرمشهر با دوستانش شرکت کرد که دو نفر از دوستانش شهید شدند. در عملیات فاو زخمی شد ولی مجدداً به جبهه رفت و وقتی به او گفتیم: صبر کن تا حالت خوب شود گفت: خوشی من در جبهه است. دوست می داشت به مستمندان کمک کند و تا آنجایی که توانایی داشت کمک می کرد. او در عملیات کربلای 5 در شلمچه به شهادت رسید.

جلوه هایی از شهید:
نمازها را سر وقت می خواند، رفتارش در خانواده از همه بهتر بود. برای رفتن به جبهه شور و شوق عجیبی داشت. همیشه به مستمندان کمک می کرد. نمازش ترک نمی شد. احترام والدین را واجب می دانست و بدان عمل می نمود.

پیام شهید:
شهادت آرزوی امت محمد (ص) است. چه در آن حیات جاوید و محشور بودن با اولیاء الله است. از بازماندگان تقاضا دارم و خواهش می کنم که مفهوم شهادت را نیز به فرزندان خود بیاموزید.
پدر و مادر عزیزم من می دانستم که آرزو داشتید مرا در لباس دامادی ببینید، مرا ببخشید و حلالم کنید که نتوانستم آرزوی شما را برآورده کنم. شما امانتدار بودید و ما هم امانت خدایی بودیم. ما از خداییم و به سوی خدا می رویم. پدر و مادر عزیزم از شما می خواهم که از خواهر و برادرانم تشکر کنید و بر حجاب اسلامی تأکید فرمایید.

گلبرگ های خاطره:
خاطره ای که از برادر شهیدم محمدعلی دارم این است که در زمان جنگ وقتی برادرم به خانه آمد هواپیمای دشمن شهر را بمباران می کردند. همه ی ما به پناهگاه رفتیم ولی برادرم در اتاق خوابیده بود. مادرم گفت: بیا با ما به پناهگاه برویم. او خندید و گفت: مادر ما از آتش توپخانه که در جبهه بر سر ما می بارد نمی ترسیم و حالا که من در خانه هستم از مرگ بترسم و فرار کنم، هنگامی که ما می ترسیدیم می گفت که هیچ بیم و هراسی نداشته باشید که خدا با ماست.

تصاویر شهید:

یادش گرامی و راهش پر رهرو باد