شهید سید حبیب الله اعتصامی
نام پدر: سیدعلی
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: کشاورز – پاسدار وظیفه
یگان اعزام کننده: سپاه پاسداران
تاریخ شهادت: 64/11/22
محل شهادت: فاو
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
شهید تا سن 9 سالگی به مدرسه رفت و بعد به علت علاقه ی شدید به شغل دامداری مدرسه را ترک کرد و به دامداری رفت و بعد شبانه در مدرسه ی شهید چمران در شهر رهنان به تحصیل ادامه داد. در سن 17 سالگی به نیروهای اسلام پیوست. او هر جا می نشست تبلیغ شرکت در جبهه و جنگ می کرد. وی سرانجام در منطقه ی جنوب فاو به شهادت نایل آمد. او در حالی که پشت تیربار بود هواپیماهای دشمن منطقه را بمباران کردند و ایشان به وسیله ی ترکش راکت های هواپیما به لقاء الله پیوست.
جلوه هایی از شهید:
خود او از محرومان بود ولی تا می توانست به دیگران کمک می کرد. او مرتباً به نماز جمعه و جماعت می رفت و دارای اخلاقی عالی بود. شهید همیشه می گفت اول جهاد اکبر بعد جهاد اصغر یعنی اول خودمان را بسازیم و بعد به جهاد با دشمنان بپردازیم. ایشان با نوایی خوش در اوقات فراغت برای دوستان خود نی می زد.
پیام شهید:
شاید بتوانم با این زبان الکن سخنی به شما بگویم. سخن این است که ای مردم رنجدیده ی ایران، خدا در قرآن می فرماید: « و البته شما را به سختی ها چون ترس و گرسنگی و نقصان اموال و نفوس و آفات زراعت بیازماییم و بشارت و مژده آسایش از آن سختی ها صابران را است.» (آیه ی 154 سوره ی بقره) هر چیز انسان را رنج بدهد، در آن آزمایش خدایی است.
گلبرگ های خاطره:
نقل می کنند که شهید در جبهه قبری حفر کرده بود و در آن قبر می خوابید و یاد شب هایی می کرد که باید در قبر بخوابد. ایشان دفعه ی آخری که به مرخصی آمد دارای چهره ی نورانی و با صفایی بود و از همه ی اقوام و دوستان حلالیت طلبید و با خوشحالی و اشتیاق زیادی دوباره به جبهه برگشت.
پدرش می گوید: شبی در خواب دیدم که دندانم در دهانم افتاد، سراسیمه از خواب پریدم. می دانستم که برایم اتفاقی رخ داده، فردای آن شب خبر شهادت فرزندم را به من دادند.
تصاویر شهید:
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد