شهید سید جعفر موسوی
نام پدر: سید ابوالقاسم
تاریخ تولد: 1346
محل تولد: رهنان
شغل: کارگر (خم کار)
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 63/12/21
محل شهادت: شرق دجله
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
او در یک خانواده ی مذهبی به دنیا آمد و دوران دبستان و مدرسه را در شهررهنان گذراند. با شروع انقلاب اسلامی در صحنه های انقلاب حضور مستمر داشت و هنگام شروع جنگ تحمیلی به جنگ با دشمنان بعثی شتافت. او سخت شیفته ی شهادت بود، قبل از آنکه به فیض شهادت نایل آید خواب شهادتش را دیده بود و می دانست که اگر این بار به عملیات برود به لقاء الله می پیوندد.
جلوه هایی از شهید:
شهید بسیار اجتماعی و جامعه پسند بود و با مردم و خویشاوندان بسیار خوش اخلاق و خوش برخورد بود و دوستانش او را از نظر اخلاق و به خصوص شجاعتش می ستودند. رابطه ی وی با والدین بر اساس احترام متقابل و دوستانه بود. شهید اوقات فراغت خویش را به تمرین سرود، مطالعه ی کتاب، تمرین ورزش های رزمی، ساختن اشیایی مانند سرنیزه و کارد نقاشی می گذرانید.
پیام شهید:
شهید می گفت در کار خیر شریک باشید و در کار خانه به پدر و مادر خود کمک کنید و به دعا و نماز اهمیت خاص بدهید. در مساجد و پایگاه بسیج حضور مستمر داشته باشید.
گلبرگ های خاطره:
خاطره از زبان همرزم شهید:
در عملیات بدر تعدادی از بچه ها به شهادت رسیده بودند و بنده که مسئول آموزش بلم رانی آن ها بودم در آن عملیات زخمی شدم. شهید موسوی از ما طلب دعا می کرد که یا شهید شود یا لااقل زخمی شود. در همین حال من به ایشان گفتم که جوجه را آخر پاییز می شمارند. شهید گفت: یعنی چه؟ گفتم: هنوز عملیات تمام نشده که شما ناراحت هستی. صبح عملیات بدر، من با اینکه زخمی شده بودم با چند تن از بچه های دیگر، شهدا را همراه با زخمی ها به پشت جبهه می فرستادیم ناگهان چشمم به شهید سید جعفر موسوی برخورد. بوسه ای بر جنازه پاکش زدم و گفتم: دیدی گفتم هنوز وقت هست.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد
دائی عزیزما را در دنیا دعا ودر آخرت شفاعت کن