شهید عبدالرحیم فریدمنش
نام پدر: مهدی
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/8/13
محل شهادت: کردستان (مریوان)
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
در فروردین ماه 1344 در شهر رهنان متولد شد. در سن 6 سالگی به دبستان رفت که پس از تمام کردن دوره ی ابتدایی مدارس تعطیل شد و ایشان در آن دوران هر روز در تظاهرات و راهپیمایی ها و مراسم مذهبی شرکت می نمود. مجدداً پس از بازگشایی مدارس ادامه ی تحصیل داد تا این که مدرک سیکل را گرفت و پس از آن به جبهه ی کردستان اعزام شد. بعد از مدتی زخمی گردید و به اصفهان آمد تا معالجه نماید ولی طاقت نیاورد و قبل از بهبود یافتن، گچ پایش را برید و دوباره به جنوب رفت و درعملیات رمضان دلاورانه به نبرد پرداخت. بعد از آن به عضویت نیروی ویژه ی سپاه پاسداران درآمد و کمک های شایانی کرد. اوقات بیکاری را همراه با دوستان، که همگی اکنون در خیل شهدا هستند، در اتحادیه ی انجمن های اسلامی دانش آموزان رهنان شرکت می کرد و یکی از مسئولان اتحادیه بود و بدین علت تمام اوقات بیکاری را صرف خدمت در اتحادیه می کرد. با اصرار و پافشاری به کردستان اعزام شد و بعد از گذراندن 2 ماه در جبهه در تاریخ 62/8/13 در کردستان به درجه ی رفیع شهادت نایل آمد و این دنیای فانی را ترک گفت.
جلوه هایی از شهید:
بسیار سر به زیر، متدین، متعبد، متفکر، عاشق به خدا و جهاد در راه اسلام، مرید و علاقه مند به ایثار و فداکاری، خوش برخورد با دوستان و آشنایان و حتی کسانی که با او بدرفتاری می کردند، بود.
پیام شهید:
شهادت شیرین تر از شیر مادر برای فرزندش می باشد. برای این حقیر شهادت همچون میوه ی لذیذی است که خداوند به هر کس از بندگانش که بخواهد عنایت می کند. به خدا قسم مانند کسی که گمشده اش را باز یافته باشد و به سوی او پرواز کند مرگ سرخ را در آغوش کشیدم و آنقدر در دریای خون شنا کردم تا به ساحل آزادی که برایم شهادت است رسیدم.
محبوب ترین چیزی که من آن را ملاقات کردم مرگ سرخ بود. شهادت سعادت جاوید است. شهادت یگانه کمال مطلق است و تنها آرزویم "شهادت" بود.
گلبرگ های خاطره:
پدر شهید: رفت و آمدش را زیر نظر داشتم تا مبادا با ناکسان و مخالفان اسلام نشست و برخاست کند اما خود ایشان با چنین برخوردی مخالف بود و به من چنین می گفت: پدر وظیفه ی ماست تا چنان افرادی را با بحث و گفت و گو به راه راست هدایت کنیم و نگذاریم بیش از این به اسلام لطمه وارد سازند، شاید کسانی باشند که با حرف های ما دست از کارهای پیشین خود بردارند، ولی تا کنون در غفلت مانده اند و بجاست بگویم جهاد در راه خدا کافی نیست بلکه امر به معروف و نهی از منکر ثوابی کمتر از جهاد ندارد.
آری: اکنون می فهمم که من برایش پدر نبودم بلکه او برای من پدر واقعی بود و او برایم استادی بود که هیچ گاه همانندش را نیافتم و نخواهم یافت.
از زبان خانواده شهید:
تصاویر شهید:
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد