شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان
ایمیل : Shahidan.Rehnan@gmail.com

جستجو
ویژه ها
سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی

سردار شهید سید اکبر اعتصامی

سردار شهید محمد زاهدی

سردار شهید یدالله تقی یار

آخرین نظرات

شهید ناصر رحمانی پور
نام پدر: عباسشهید ناصر رحمانی پور
تاریخ تولد: 1344
محل تولد: نظرآباد
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 64/3/20
محل شهادت: جنوب
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
در شهر نظرآباد کرج دیده به جهان گشود. خانواده ی وی زندگی ساده ای داشتند. در شش سالگی به اتفاق خانواده به اصفهان آمد. دوره ی دبستان و راهنمایی را به خوبی گذراند. در دوره ی دبیرستان با مشکلات دوری راه و سرمای زمستان دست به گریبان بود ولی هیچ وقت ناامید نشد. به خانواده همیشه سفارش می کرد و می گفت: همان طور که اهل بیت (ع) با جان و مال و اهل خانواده از اسلام دفاع کردند ما نیز باید راه آن ها را دامه بدهیم. حفظ و حراست از قرآن و پیروی از دستورات خمینی کبیر را بر خود واجب می دانست و می گفت باید تا مرگ لبیک گوی امام حسین (ع) باشیم.


پیام شهید:
ای مردم، امام خمینی قلب ولایت فقیه و نور چشم ماست مواظب باشید روز قیامت جلو این بزرگوار و ائمه ی معصومین شرمنده نباشید، با تحقیق عمل کنید و زود قضاوت نکنید. ای خواهران، جهاد شما عفت و حجاب شماست. همچون زینب و فاطمه (س) برای مسلمانان جهان نمونه باشید. پدر و مادرم خدا را شکر کنید که فرزند شما در این راه شهید شد.


مطالبی که شهید در آخرین شب ها در جبهه های جنگ نوشته بود (64/1/3):
اینجانب ناصر رحمانی پور بنده ی حقیر و مستمند خدا از آنجایی که این جنگ تحمیلی پیش آمد و دین و ناموس و ملت ما در خطر افتاد واجب دانستم به جبهه های جنگ آیم و خود را فدای اسلام کنم. اصل زندگی و انسانیت خوردن و خوابیدن نیست. انسان یک جسم حیوانی دارد و یک روح الهی که همچون شمشیر در غلاف نهفته است، وقتی روح که همان حقیقت انسانی است از جسم بیرون رود دیگر این جسم به هیچ دردی نمی خورد. ای اهل بیت و ای پدر و مادرم، امیدوارم که حرف های من فرزند حقیر خود را بفهمید. از شما درخواست می کنم که بیشتر کتاب های شهید دستغیب و مطهری را بخوانید، به خدا قسم انسان را بیدار می کند. سعی کنید اگر نمی توانید قرآن بخوانید یاد بگیرید و حداقل معنای فارسی قرآن را بخوانید و کمی فکر کنید که همانا کلام خداوند است و راه نزدیک شدن به خدای بزرگ است راهی که تمامی ائمه و امامان رفتند. خدای ناکرده نکند که سستی کنیم که در نیای دیگر باید جوابگوی خون تمام فدائیان اسلام باشیم.


گلبرگ های خاطره:
دفعه ی آخری که به مرخصی آمده بود یک درخت توت در باغچه ی خانه کاشت و گفت بدانید که اگراین درخت خشک شد من می آیم ولی اگر ریشه  و برگ داد من نمی آیم. بعد از مدت کوتاهی ساقه ی درخت گرفت و شاخ و برگ داد و چند روز بعد خبر شهادت او رسید. درخت بعد از چندین سال هنوز هم پابرجاست و بزرگ شده و یاد او را برای ما زنده نگه داشته است.


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نظرات  (۱)

  • احسان افشار
  • پاک ترین وبهترین بنده های خدا همین شهدا هستند که از جون خودشون گذشتند تا ماسرافکنده نشیم .شرایط سخت زندگی وگرونی های این سالهانباید باعث بشه ازیاد این عزیزا قافل بشیم -شما ازجونتون گذشتین برای آسایش ما  اما ما غرق توی تجملات وزرق برق دنیا شدیم 

    روحتون شاد

    ارسال نظر

    ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
    شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
    <b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
    تجدید کد امنیتی