شهید سید محمد حسینی
نام پدر: اسدالله
تاریخ تولد: 1339
محل تولد: رهنان
شغل: نجار
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/7/27
محل شهادت: منطقه ی عملیاتی والفجر 4 (مریوان)
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
سید محمد حسینی پس از سه فرزند از دست رفته در تاریخ 1339/6/1 در خانواده ای مذهبی چشم به جهان گشود. او دوران کودکی را با بیماری های فراوان سپری نمود به طوری که امید والدین او از این فرزند هم قطع شد. ولی همان طور که خداوند او را برای چنین روزی خلق کرده بود او را حفظ کرد. در هفت سالگی به مدرسه رفت و دوره ی ابتدایی را به پایان رسانید، در همین دوران قرآن را هم با تجوید یاد گرفت تا به وظیفه ی الهی خود آشنا شود. در سن 13 سالگی به نجاری پرداخت و تا دو ماه قبل از شهادت همین شغل را داشت، او هم کار می کرد هم شبانه درس می خواند، تا دوره ی راهنمایی را تمام کرد. در تاریخ 1361/5/17 به خدمت سربازی اعزام و به لشکر 88 زرهی واقع در باختران منتقل گردید و تمامی این دو سال را در جبهه های غرب با منافقان و صدامیان مشغول نبرد بود. در حمله ای که در مهران کرده بودند او از پلی که ارتفاع آن شش متر بود سقوط کرده به طوری که سی روز در بیمارستان بستری شده بود. تا دو سال پس از این واقعه هنوز از ناحیه ی کمر درد می کشید. بعد از سربازی ازدواج کرد که ثمره ی این ازدواج یک فرزند پسر است.
پس از چندی از طرف بسیج رهنان به کردستان اعزام شد ولی روح فداکاری و مقابله ی با دشمن صهیونیستی او می خواست که به جنوب اعزام شود تا بتواند در حملاتی که به جبهه ی باطل می کنند شرکت مستقیم داشته باشد. سه ماه در کردستان در محور کامیاران فعالیت داشت و بعد از بازگشت می گفت: باید دوباره برگردم اگر می بینی که هنوز نرفته ام لیاقت آن را پیدا نکرده ام، خداوند لیاقت آن را به من هر چه زودتر عطا کند. خلاصه پس از آن به خوزستان و از آنجا به کردستان اعزام شد و دو ماه در گردان موسی بن جعفر (ع) به سر برد و کارش آر.پی.جی زنی بود. بالاخره در مرحله ی دوم عملیات والفجر 4 پس از منهدم کردن یک سنگر تیربار عراقی، بر اثر اصابت ترکش خمپاره ی 60 در پنجوین عراق در کوه های سنگ معدن به درجه ی رفیع شهادت نایل گردید.
جلوه هایی از شهید:
از افراد معتقد و پایبند به فرایض دینی بود. همراه با شغل آزادی که داشت به تحصیل شبانه نیز ادامه داد و در کلاس های قرآن نیز شرکت می نمود. در کارها به پدرش کمک می کرد. از بعد اقتصادی سعی داشت هیچ گونه تکلیف سنگینی بر دیگران نداشته باشد. فردی بسیار ساکت و آرام و مودب و همواره در حال تفکر بود.
پیام شهید:
اگر خواستید در جامعه عدل الهی پیاده شود باید کوشید، باید مخلص خدا بود، باید به دستور رهبر عمل کرد، باید کلیه جبهه ها اعم از سیاسی، اقتصادی، اجتماعی و ... را پر کرد، باید حافظ خون شهیدان و رهرو راهشان بود. جبهه مکانی است که انسان می تواند هم در جهاد اکبر و هم در جهاد اصغر شرکت کند. آفرین بر کسانی که بدان درجه رسیدند و خود را از بند دنیا رهانیدند.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد