شهید جعفر ترکیان
نام پدر: محمد
تاریخ تولد: 1341
محل تولد: رهنان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/5/15
محل شهادت: کردستان
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان
زندگینامه:
از همان ابتدای زندگی اش به پدر و مادرش احترام خاصی می گذاشت. در سن 7 سالگی به مدرسه رفت. پایان یافتن مقطع راهنمایی او همزمان با شروع تظاهرات علیه شاه بود و او احساس مسئولیت می کرد و در تظاهرات شرکت می نمود تا اینکه انقلاب به پیروزی رسید. با آغاز جنگ تحمیلی جوانان دسته دسته برای دفاع از اسلام به جبهه های جنگ می رفتند و جعفر ترکیان هم یکی از جوانان بود و به جبهه رفت و بعد از مدت ها که در جبهه بود بازگشت و به تحصیل خود ادامه داد و بدون اینکه مهلت مرور کردن درس را داشته باشد امتحان داد ولی توکل به خدا باعث شد از این امتحان سربلند بیرون آید. مجدداً به جبهه رفت و بعد از مدتی مانند ابوالفضل با دست زخمی به پیش خانواده آمد ولی با این حال لبخند از لبانش دور نمی شد و بعد از چند وقت دوباره به جبهه رفت و بار دیگر پاهایش بر اثر ترکش مجروح شد، ولی هیچ گاه احساس ناتوانی نکرد و بار دیگر برای رفتن به جبهه آماده شد و موقع رفتن گفت: تا جبهه هست من مال خودم نیستم. در حال رفتن از پدر و مادر رضایت گرفت. مادرش با چشمان اشکبار پسرش را در آغوش کشید و او از مادرش برای آخرین بار حلالیت طلبید و بالاخره در تاریخ 15 مرداد سال 62 به شهادت رسید.
جلوه هایی از شهید:
ایشان بعضی از روزهای هفته را روزه می گرفت و با یک عدد خرما افطار می کرد و مرتباً به خواندن نماز و قرآن مشغول بود.
پیام شهید:
خطاب به مادرش می فرماید: مادرم، شجاع باشید مثل زینب (س) و برای من گریه نکنید چرا که دشمن از گریه شما شاد می شود.
مادرم، من از شما نیستم و من از برای خدا هستم و باید به سوی او بروم. حالا زمان آزمایش است و راه حق از باطل به خوبی آشکار است، لحظه ای غفلت موجب می شود که مظلومان و شهیدان و ائمه (ع) از ما بازخواست نمایند و بدانید که تنها راهی که می تواند شما را به سعادت برساند حمایت مطلق از ولایت فقیه است و حفظ وحدت. عزیزان، امام را تنها نگذارید.
یادش گرامی و راهش پر رهرو باد