شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان

شهدای شهر رهنان

پایگاه اطلاع رسانی شهدای شهر رهنان
ایمیل : Shahidan.Rehnan@gmail.com

جستجو
ویژه ها
سرلشکر پاسدار شهید محمدرضا زاهدی

سردار شهید سید اکبر اعتصامی

سردار شهید محمد زاهدی

سردار شهید یدالله تقی یار

آخرین نظرات

شهید اسماعیل زاج شور
نام پدر: اکبرشهید اسماعیل زاج شور
تاریخ تولد: 1342
محل تولد: آبادان
شغل: محصل
یگان اعزام کننده: بسیج
تاریخ شهادت: 62/5/15
محل شهادت: خاک عراق
زیارتگاه: گلزار شهدای شهر رهنان


زندگینامه:
مادر اسماعیل اصفهانی بود و پدرش از اهالی آبادان، ثمره ی ازدواج آن ها چند فرزند می باشد. مادرش سختی زیادی برای بزرگ کردن فرزندان دلبندش کشید. اسماعیل در سال 1342 در آبادان متولد شد. او در خانواده ای مذهبی و مستضعف رشد نمود و پس از پشت سر گذاردن دوران کودکی وارد دبستان شده و بعد از طی پنجمین سال تحصیل با موفقیت پا به عرصه ی راهنمایی گذاشت. زمانی که شهید در آبادان بود فعالیت های زیادی علیه دشمنان دین و گروهک ها و منافقان انجام داد. پس از آن به خاطر کار پدر به اصفهان مهاجرت کردند. او دوران دبیرستان را با موفقیت پشت سر نهاد. وقتی که دیپلم خود را گرفت، دو سوم قرآن را حفظ بود. ایشان در زمینه فرهنگی استعداد فوق العاده ای داشت. سرانجام در تاریخ 62/5/15 در خاک عراق درعملیات والفجر 2 به شهادت رسید.


جلوه هایی از شهید:
شهید واجد سجایای اخلاقی و اخلاق حسنه بود و به مصداق آیه ی محمد رسول الله والذین معه اشداء علی الکفار رحماء بینهم، با انقلابیون نرم و مهربان و با ضد انقلابیون سخت قاطع بود و ارتباط با والدینش برای بسیاری از اطرافیان الگو و سرمشق بود.


گلبرگ های خاطره:
خاطره ای که مادر شهید از او و برادر شهیدش برایمان نقل کرد چنین است: بعد از شهادت اسماعیل، برادرش احمد که هنوز شهید نشده بود زیاد گریه می کرد. انس بین برادرها زیاد بود. احمد می گفت: شبی از شب ها اسماعیل را در خواب دیدم که در بین جمعی (دوستان شهید) است و آقای رجایی هم که شهید شده بود با آن ها بودند و نماز جماعت را با شهید رجایی خواندند، بعد اسماعیل رو کرد به من و گفت: تو چقدر بی قراری می کنی، گفتم: ناراحت شما بودم و دلم تنگ شده. گفت: اصلاً گریه نکن. بعد گفت: هر وقت می خواهی مرا ببینی فلان آیه از فلان سوره را تلاوت کن مرا می بینی. مادر شهید می گفت: خلاصه احمد به ما درباره ی آن آیه ی قرآن نگفت تا اینکه خودش نیز به شهادت رسید.


یادش گرامی و راهش پر رهرو باد

نظرات  (۰)

هیچ نظری هنوز ثبت نشده است

ارسال نظر

ارسال نظر آزاد است، اما اگر قبلا در بیان ثبت نام کرده اید می توانید ابتدا وارد شوید.
شما میتوانید از این تگهای html استفاده کنید:
<b> یا <strong>، <em> یا <i>، <u>، <strike> یا <s>، <sup>، <sub>، <blockquote>، <code>، <pre>، <hr>، <br>، <p>، <a href="" title="">، <span style="">، <div align="">
تجدید کد امنیتی